نامه پنجاه و يكم(آنيتا)
سلام سلام 100 تا سلام عسل مامان و بابا ديگه خودشون به تنهايي راه ميرن و همشم پاتوقشون آشپزخونس دندوناي آسياشون داره در مياد آخي مامان برات بميره با شنيدن آهنگ حسابي ميرقصه اونهم از نوع رقص پا!! جمعه آقا عسله البته همراه ماماني و باباي دوست داشتني مهموني دعوت بودن اگه گفتين كجا؟؟ بعله خونه آنيتا خانوم دوست هوراد جان كه فقط 2 ماه از هوراد كوچيكتره اما همون اول مهموني گربه رو دم حجله كشت و يه جيغ بلند سر هوراد كشيدو نشون داد كه زمونه دوره حكومت خانوماس خلاصه هورادم با ترس پا به فرار گذاشت و كلي گريه كرد حالا اينكه چرا از اون جيغايي كه توي خونه ميكشه اونجا نكشيد دليلش اينه كه آقا ميدونه خانوما ظريفن و نبايد خشن باهاشون برخورد كرد هرچند...
نویسنده :
مامان و باباي هوراد
0:37